آنها ما را پیدا کرده بودند.
توی مترو پنهان شده بودیم؛ جایی میان مسافرها.
ما زیاد نبودیم.
آنها به ماموران مترو گفته بودند برق را قطع کنند تا مترو همان جا وسط تونل از کار بیفتد.
همه جا تاریک بود.
بچهای داشت جیغ میکشید.
مردی گفت: مترو ما را جابجا نمیکند این ماییم که مترو را میرانیم.
دختری صدایش درآمد که خونمان را میمکند.
پیرمردی با خنده پرسید: پشهها؟
همان دختر جواب داد: نخیر آقا جان، زالوها را میگویم.
ما انگشت شمار بودیم؛ جایی وسط مسافرها.
بلندگو انگار میخواست چیزی بگوید اما بدون برق نمیتوانست.
چند بار هم تلاش کرده بود که حرف بزند ولی هیچ کس صدایی از بلندگو نشنید.
زن با نور موبایلش به طرف بلندگوی واگن رفت.
انگشتش را روی سوراخهای بلندگو گذاشت و با صدای بچگانه گفت: بگو بابا، بگو ماما
بعد با صدای بلند خندید و تکرار کرد: بگو بابا، بگو ماما
مردی دستش را کشید: بس کن خانم، گفتم که مذاکرات شکست خورد باید سکه و دلار میخریدیم.
مترو وسط تونل خاموش بود.
تعدادمان کم بود، جایی میان مسافرها.
صدای سگها از انتهای تونل به گوش میرسید و ما هنوز میان جمعیت بودیم.
تمام اینها ماجرای یک غروب در مترو بود.
ماجرای مردی که روی زانوانش نشسته بود و داشت به مسافرها نگاه میکرد.
مرد آن پایین بود و مسافرها از بالا به او خیره میشدند.
مترو تکانهای همیشگیاش را داشت.
هر زنی که وارد میشد، مرد در او دنبال چیزی میگشت.
ایستگاه آزادی زنهای زیادی پیاده شدند.
پیرمردی خمیده با پیراهن خیس از عرق سوار شد.
گلهای رز سرخ دستش بود.
میفروخت.
پیرمرد دست فروش بود.
نگاه که میکرد بیآنکه بفهمی دست در جیب کرده بودی و پول گل را داده بودی.
وسط گلهای سرخ یک شاخه مریم خشکیده هم دیده میشد.
پیرمرد فقط خودش میدانست که این شاخه داستانی دارد.
حالا میخواهم آن داستان را برایتان بگویم.
مردی که به زانو در آمده بود داستان را میدانست، فقط داشت در هر زنی به دنبال چیزی میگشت.
آن روزها مترو بود.
گاهی شلوغ بود و گاهی خلوت.
گاهی سفید بود و گاهی سرخ میشد.
پیرمرد، داستان شاخه گل را فقط خودش میدانست.
دختر بچهای از مادرش جدا شده بود و آمد به طرف مردِ به زانو درآمده.
دخترک دندانهایش را روی هم فشار داد.
مرد گونههایش را از دو سو کشید و به گردنش نگاه کرد.
بلندگو اعلام کرد: ایستگاه آخر، لطفا همه پیاده شوید.
پیرمرد به طرف دختر بچه آمد: میدانی که گل دوست ندارم.
بعد گل خشک را با کف دستش خرد کرد و پاشید روی سر دختر.