زن، سی و چند سال سن داشت، از دختر کناریاش پرسید: ببخشید این رنگ موهای خودتان است؟
دختر دستی به موهای روی پیشانیاش کشید: نه؛ ولی همه همین را میگویند.
زن دستش را به طرف موهای دختر برد که لمسش کند، مترو تکان خورد و ترمز گرفت؛ ناخن زن روی پیشانی دختر کشیده شد.
دختر جیغ خفیفی کشید.
زن گفت: آخ
انگشت زن توی دهانش بود که دید از پیشانی دختر خون میآید.
دختر گفت: ناخنتان خیلی تیز بود خانم.
بعد که زن انگشتش را از دهانش بیرون آورد، دختر دید که از وسط ناخن خون میچکد.
- خیلی طول کشید که بلندش کنم؛ شکست.
دختر با دستمال خون را تمیز کرد و داشت توی آینه خراش روی پیشانی را نگاه میکرد که مترو باز تکان خورد و ترمز گرفت؛ آینه از دست دختر افتاد.
بعد صدای فریاد خفیفی آمد و خون روی شیشههای مترو پاشید.
این بار از بیرون مترو بود.
مردی با کت و شلوار اتوکشیده پایش را روی آینه گذاشت و صدای خرد شدن همان زیر کفش خفه شد.
مرد دکمه قرمز ارتباط با راهبر را فشار داد: چه خبر است آقا؟ این چه طرز مترورانی است؟
صدای آنسوی بلندگو خیلی مهربان پاسخ داد: به ما مربوط نیست. این ایستگاههای جدید دردسر درست کرده است.
جوانی با عینک مشکی گفت: توی روزنامه نوشته بود که امروز اهالی چند محله در اعتراض به ایستگاههای جدید توی خطوط مترو جمع میشوند.
دختری با کفشهای پاشنه دار گفت: حق دارند. تونلهای جدید خانههایشان را میلرزاند.
مترو سرعتش کم شده بود.
دوباره تکان خورد و صدای فریاد خفیفی آمد و خون پاشید به دیواره مترو.
مردی که بوی عطرش همه جا را پر کرده بود گفت: مردم آمدهاند روی ریل.
مترو به ایستگاه که رسید عدهای روی سکو گل دستشان بود.
درها که باز شد گلها را انداختند داخل مترو.
یک نفر از روی سکو داد زد: آنها که روی ریل هستند، مسافر نیستند، خانههایشان آن بالا دارد خراب میشود.
مترو حرکت کرد.
تکان خورد. صدای جیغ آمد. خون پاشید.
باز آرام حرکت کرد.
مسافرهای روی سکو دست تکان دادند.
داخل مترو، آینه شکسته بود که دختر آن را برداشت.
هزار تکه بود.
مترو تکان خورد. صدای جیغ؛ خون و باز حرکت.
مسافرها از شیشه بیرون را دیدند که عدهای روی ریل شمع روشن کردند.
مسافرها برای آنها دست تکان دادند.
مرد کت و شلواری گفت: به احترام آنها سکوت کنیم.
چند نفر گلهای داخل مترو رو از پنجره انداختند روی ریل.
مترو تکان خورد. صدای جیغ و بعد خون به شیشهها پاشید.
یکی از مسافرها دکمه قرمز را فشار داد: آقا اگر میشود کمی سریعتر بروید، دیرمان شد.