مترونوشت

اینجا فروپاشی ِ خودشیفتگی ِ تصویر است.

مترونوشت

اینجا فروپاشی ِ خودشیفتگی ِ تصویر است.

مترو نوشت شماره هفتاد و نه

 

پیرمرد وسط جمعیت: خدا رو شکر قبل از مردن فشار قبر را تجربه کردم. درهای مترو باز شد. پیرمرد زودتر از همه خود را به صندلی رسانده بود و نشسته بود توی فشار مترو به پیرمرد خیره شده بودم که چیز سفتی را پشتم احساس کردم

مترو نوشت شماره هفتاد و هشت

 

صندلی مترو حق کیست؟ آنکه زودتر آمده است یا آنکه تندتر می دود یا آنکه قویتر است و همه را کنار میزند

مانیفست مترونوشت

 

مدتی است که ما برای خلق یک نوشته‌­ی روایی و یا توصیفی، دیگر حتی نمی­‌گوییم: «نوشتیم». زمانی که بخواهیم قدرت یک نوشته را مثال بزنیم می­‌گوییم سراسر تصویر بود. می­‌گوییم همه چیز در این نوشتار به تصویر کشیده شده بود.

من آمدم تا مترو را بنویسم. تا نوشتار را از جذابیت تصویر نجات بدهم.

اینجا فروپاشیِ خودشیفتگی تصویر است.

سرفصل

 

برخی از مترونوشتها مفقود شده است و نتوانستم آنها را بیابم. 

آنهایی که ماندند در اینجا انتشار می یابند.